به چرک مینشیند
خنده
به نوار زخمبندیاش ار
ببندی.
رهایش کن
رهایش کن
اگر چند
قیقولهی دیو
آشفته میشود.
**
چمن است این
چمن است
با لکههای آتش خون گل
بگو چمن است این، تیماج سبز میرغضب نیست
حتا اگر
دیریست
تا بهار
بر این مسلخ
بر نگذشته باشد.
**
تا خندهی مجروحات به چرک اندر ننشیند
رهایش کن
چون ما
رهایش کن!
(تعویذ، ابراهیم در آتش)