... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

من با تو هستم

دیگر وقت­اش است که آزادت کنم

و تماشای­ات کنم که از من دور می­شوی

با این­که وقتی بروی دل­ام برای­ات تنگ می­شود

من با تو هستم

روی­ات را به سمت باد بگردان

بگذار بزرگ­ترین رویاهای­ات شروع شوند

راه برتر را انتخاب کن، پیروزی یا شکست

من با تو هستم

من آن­جا بودم در روشنایی صبح

با عشقی که پایدار می­ماند

و من آن­جا خواهم بود، در تاریک­ترین شب تو

وقتی خورشید، مدت­هاست رفته و قلب­ات به سرعت غرق می­شود

وقتی سکندری می­خوری، وقتی می­افتی

وقتی پشت به دیوار، قرارت می­دهند

و وقتی همه­چیز دیگر تمام شده

من با تو هستم

پس حالا دیگر وقت­اش است که آزادت کنم

بگذارم از من دور شوی

من هر کاری از دستم برمی­آید، کرده­ام

من با تو هستم

راه برتر را انتخاب کن، پیروزی یا شکست

من با تو هستم

                                                (جون بائز، ترجمه­ی م.آزاد و مانی صالحی)