... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

گرفتگی

 

دلم گرفته

نمی­توانم آن چنان که می­خواهم

از خود بنویسم

و البته

همیشه چنین بوده

 

دلم گرفته

روی کاغذ نمی­­آید

 

همه­ی دانش­های جهان را هم که داشته باشی

باز چیزهایی می­ماند

که به کلام درنیاید

 

دلم گرفته

و نوشتن از آن نمی­کاهد

 

به دور و بری­ها حسادت می­کنم

به دختران بیش­تر

چه ساده می­نویسند خودشان را

و می­گذرند

یا شاید هم

من این چنین می­بینم

 

دلم گرفته

شعر کفاف گفتن­اش را نمی­دهد

این شعر را قلم بگیر البته...، انگار

 

دلم گرفته

جهان چه ساده صورت­بندی می­شود

و من چه سخت

 

از پس پرسش­ها برمی­آیم

وقتی مال دیگری­ست

اما

برای خودم پاسخی نیست

و دلم گرفته

چون کسی نیست که برایم بیابدش

 

تو هم که نیستی

اکنون مدت­هاست

بودن­ات بخشی از پرسش بود و

نبودن­ات هم

اما خودت نیستی به هر حال

 

و من دلم گرفته

نمی­توانم آن چنان که می­خواهم

از خود بنویسم

و البته

همیشه چنین بوده... 

                                      از خودم 

نظرات 7 + ارسال نظر
بهار شنبه 21 دی 1387 ساعت 09:47 ب.ظ

می‌فهمم...

جهان چه ساده صورت­بندی می­شود

و من چه سخت

می‌فهمم...

از پس پرسش­ها برمی­آیم

وقتی مال دیگری­ست

اما

برای خودم پاسخی نیست

می‌فهمم...

سحر صراف شنبه 21 دی 1387 ساعت 10:24 ب.ظ

دختران دیگه رو نمیدونم که "ساده می­نویسند خودشان را "یا نه؟!
اما...
منم "دلم گرفته و نوشتن از آن نمی­کاهد"!

داود ابراهیمی دوشنبه 23 دی 1387 ساعت 10:09 ق.ظ http://www.naghmehdavood.blogfa.com

سلام بر کاوه عزیز!تو هم دلت گرفته،پریشان خاطری من هم بی ربط نبود!!!

مونا شنبه 28 دی 1387 ساعت 01:17 ب.ظ http://aadamak.blogfa.com

شاید نه آنچنان که باید
اما گفتی از خودت.

مینا یکشنبه 29 دی 1387 ساعت 10:34 ب.ظ

تو دلتنگی ات را آن قدر لطیف نوشتی که من دلتنگت شدم

یه رهگذر دوشنبه 7 بهمن 1387 ساعت 02:31 ب.ظ

تا بوده همین بوده ... یک طالب و یک مطلوب فراری !

شادی دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 01:35 ق.ظ

یه چیزی بگم ؟ً! قرار نبود اینجا از خودت بنویسی که بهانه‌ی دلتنگی گرفتی ، قرار بود از شاملو بگی اولاشم خیلی خوب اومدی ولی یهو نظرات و حرفات یا نوشته های مربوط به او همه شد شعر و بعدشم کلا یه اتفاقاتی انگار افتاد که خدا می دونه ولی می شه لطفا چیزهایی که در مورد شاملو بلدی و می دونی و از سر بگیری ... منم یه قصه ای از شاملو دارم خیلی بهش افتخار می کنم :))) کلا باهاش پز می دم ... تو یکم بگو منم به موقع پزم و می دم :p با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد