تردید نکن سپیده سرخواهد زد
خواب ازسرمان دوباره پرخواهد زد
تردید نکن کسی ز نسل خورشید
بر ریشه ی خشک شب تبرخواهد زد
دستان سحر به استخاره روزی
تسبیح به قصد خیر و شر خواهد زد
طوفان زده ایم وناخدایی ازنو
درموج بلا دل به خطر خواهد زد
بازوی عدالتی دگر می آید
تیپا به بساط زور و زر خواهد زد
یک روز اراده ی بشر زنجیری
بر پای همین قضا قدر خواهد زد
این آتش خفته زیر خاکستر باز
صد شعله به جان خشک و تر خواهد زد
هر (قاصدکی) پیام بیداری را
بر دوش گرفته باز در خواهد زد
شاعر: ساناز رئوف(قاصدک)
دوست باهوش این شعر از همای نیست اگر به وبلاگ همای سر بزنید می بینید که شعر از خانم ساناز رئوف است که تخلصشون قاصدکه لطفا دقت کنید.
ممنون از تذکرت. من هم در وبلاگ دیگری دیدم که این طور نوشته بود.
تردید مکن....