به جست و جوی تو
بر درگاه کوه میگریم،
در آستانهی دریا و علف.
به جستو جوی تو
در معبر بادها میگریم
در چارراه فصول،
در چارچوب شکستهی پنجرهیی
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه میگیرد.
................
به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟
(مرثیه، مرثیههای خاک)