... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

این را بخوانید تا بعد...

برای زیستن دو قلب لازم است

قلبی که دوست بدارد، قلبی که دوست‌اش بدارند

قلبی که هدیه کند، قلبی که بپذیرد

قلبی که بگوید، قلبی که جواب بگوید

قلبی برای من، قلبی برای انسانی که من می‌خواهم

تا انسان را در کنار خود حس کنم.

دریاهای چشم تو خشکیدنی‌ست

من چشمه‌ای زاینده می‌خواهم.

پستان‌هایت ستاره‌های کوچک است

آن سوی ستاره من انسانی می‌خواهم:

انسانی که مرا بگزیند

انسانی که من او را بگزینم،

انسانی که به دست‌های من نگاه کند

انسانی که به دست‌هایش نگاه کنم،

انسانی در کنار من

تا به دستهای انسان‌ها نگاه کنیم،

انسانی در کنارم، آینه ای در کنارم

تا در او بخندم، تا در او بگریم

خدایان نجات‌ام نمی‌دادند

پیوند ترد تو نیز

نجات‌ام نداد،

نه پیوند ترد تو

                  نه چشم‌ها و نه پستان‌هایت

                                                           نه دست‌هایت.

کنار من قلبت آینه‌ای نبود

کنار من قلبت بشری نبود

                                                     بدرود (هوای تازه)

نظرات 3 + ارسال نظر
تاجر عشق جمعه 6 آذر 1383 ساعت 06:22 ق.ظ http://titanic867.blogsky.com

سلام کاوه جان
هم وبلاگت زیبا بود هم نوشته هاش امیدوارم همیشه موفق باشی یه سری هم به بازار بزن بای

تبرمرد شنبه 7 آذر 1383 ساعت 09:40 ق.ظ http://tabarmard.blogspot.com

آقا کاوه این یکی خیلی باحال بود . جدیا . خیلی قشنگ کل قضیه رو به تصویر کشیده بود . خیلی با این یکی حال کردم .

بارون سه‌شنبه 28 فروردین 1386 ساعت 05:14 ق.ظ http://man-o-baroon.blogsky.com

دو خط اول این متن رو دو سه سال قبل جایی خوندم و خیلی به دلم نشست. خیلی جالب بود برام که متن کاملش رو اینجا پیدا کردم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد