... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

... کاوه در آستـانه

غوطه در خودم و شعرهای احمد شاملو

عشق

در ادامه‌ی مطلب قبل:

یکی از شاهراه‌هایی که شاملو برای رهایی از جهان نفرت‌خیز پیش روی‌مان می‌گذارد عشق است.

بندم خود اگرچه بر پای نیست

سوز سرود اسیران با من است،

و امیدی خود به رهاییم ار نیست

دستی هست که اشک از چشمانم می‌سترد،

و نویدی خود اگر نیست

تسلایی هست.

چرا که مرا

             میراث محنت روزگاران

تنها

     تسلای عشقی است

که شاهین ترازو را

به جانب کفه‌ی فردا

خم می‌کند.

                  شبانه(آیدا:درخت و خنجر و خاطره!)

                       9 دی 1343

 

حال این‌که عشق در نگاه شاملو چه جور عشقی‌ست، در حقیقت یکی از محور‌های اصلی بحث شعری و تفکری شاملوست، که حتما به تفصیل دربهره‌اش خواهم نوشت. این‌بار تنها به همین بسنده که: عاشقانه‌ترین شعر عاشقانه‌ی تاریخ ادبیات ایرن که نه به عرفان و آسمان می‌پردازد و نه به دام شهوت جنسی درمی‌غلتد را از آن شاملو می‌دانند.(شبانه، ابراهیم در آتش)

 
نظرات 2 + ارسال نظر
تبرمرد شنبه 30 آبان 1383 ساعت 09:03 ق.ظ http://tabarmard.blogspot.com

آقا کاوه من عربتم بیا مارو ببوس .
آقا کاوه عصری ( عصر اینجا ) یک بار بهت سر زدم . قبل از اینکه کامنت بذاری . دیدم کلی آپدیت کردی . داشتم میریفتم سر کار حیفم آمد هول هولکی بخونم . ولی الان آمدم همهرو یک جا خوندم کلی حال کردم .
دستت درد نکنه . کلی به ما کمک میکنی که یک مقدار با شعر و اینها آشنا بشیم .

شادی دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 02:21 ق.ظ

از اینجا به بعد همه اش وعده و وعید دادی خدایی .... چرا صدای خواننده هات در نیومده من موندم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد