شعر سپید(۱)
فکر میکنم همه کم و بیش میدونید که شاملو به عنوان پدر شعر سپید ایران مطرحه و شعر سپید هم شعریست که از بند وزن عروضی و قافیه رها شده باشه. لابد هر از چند گاهی هم نظریات این چنینی به گوشتون خورده که:
* در ادبیات امروز شعر از تمام قید و بندها رهاست.
* هر جوشش ادبی که به هر شکلی از دل فرد
(حالا شاعر باشد یا نه معلوم نیست) بر روی کاغذ بیاید را میتوان شعر(احتمالا سپید) نام نهاد.و شاید این رو هم دیده باشین که مدعیان نظریات بالا گواه حرفهاشون رو از میون مصاحبهها و سخـنرانیهای شـاملو در نقد شعرهای کهن و نیمایی پیدا می کنن؛ و به همین بهانه امروز نشریات و بولتنهای ادبی و شب شعرها پرشدن از نوشتههای بیوزن، بیقافیه و بیآهنگی که در بسیاری موارد بیمفهوم هم هستن ـ که البته سر این آخری کلیهم تعصب وجود داره ـ.
شاید حتی خود شما هم یکی از طرفداران این نظرات باشین. اما اینجا یک سوال پیش میآد:
چه فرقی بین شعرهای شاملو و شعرهای دیگران وجود داره که هنوز هیچ کس نمی تونه مثل شاملو شعر بگه؟
من فکر میکنم که برای پیدا کردن جواب این سوال باید ویژگیهای شعر سپید رو بهتر بشناسیم
تا بفهمیم رمز کار شاملو چی بوده و جوابی برای این سوال پیدا کنیم که بالاخره تعریف درست شعر در ادبیات امروز ایران و جهان چیه؟
فکر میکنم برای اولین قدم بد نباشه اگه یه بار دیگه با دیدی متفاوت به شعرهای شاملو نگاه کنیم. چون باور دارم که جواب سوالهای بالا رو میشه میون سطور شعرهای شاملو پیدا کرد
.
منتظر بررسی هستیم......
me too....
کاوه جان سلام
خوبی ؟
ایده جالبیه و گفتنیها هم کم نیست ...
من خودم شخصا هنوز شاملو رو نشناختم
هر کدوم از شعرهاش دنیایی داره
انشالله با مطالبی که می نویسی ...
موفق باشی . راستی هر بار که می نویسی یه چند خط هم از شعرهاش بنویس .
به دانشگاه هم یه سری بزن وقت کردی .
شنیدم داری رمان ترجمه میکنی . انی وی موفق باشی .
قربانت ... سی یو
سلام
خوشحال میشم که به شعر من بیایید.
منتظرتان هستم.
با تبادل لینک موافقید؟